ديپلماسي بايد به سمت «امور ممكن» و نه «امور محال» حركت كند
تهران-ايرنا- سفير پيشين ايران در آفريقاي جنوبي و تحليلگر روابط بين الملل گفت:اگر بپذيريم كه هدف ما جلوگيري از وقوع يك جنگ ديگر است، بايد اذعان كنيم كه هيچ راهي جز ديپلماسي پيش روي ما نيست. در اين مسير نيز، ابزار ديپلماسي شامل گفتوگو و ابتكار است. پيش از آنكه مجدداً نتانياهو و تيمش دست بالا را بگيرند و اذهان جهاني را براي يك شرارت ديگر آماده كنند، بايد خودمان ابتكار عمل را در دست بگيريم.
به گزارش خبرنگار سياست خارجي ايرنا، پس از توقف تجاوز رژيم صهيونيستي و ايالات متحده لورا لودويگ به ايران و همزمان با اعلام آمادگي كامل نيروهاي مسلح براي پاسخ فوري و قطعي به هرگونه تجاوز مجدد به تماميت ارضي كشور، توجه بيشتري به دستگاه ديپلماسي و نحوه عملكرد وزارت خارجه چه در حوزه دفاع از دستاوردهاي ميدان در مدت زمان جنگ و چه در حوزه تثبيت توقف تجاوز جلب شده است.
در شرايط خطير فعلي كه منطقه غرب آسيا در نتيجه سياستهاي كوته بينانه رژيم صهيونيستي و همراهي ايالات متحده، در آستانه جنگي تمام عيار قرار گرفته است، بسياري از ناظران معتقدند كه تنها راه جلوگيري از بازتوليد بحران، اتخاذ يك ديپلماسي فعال و مبتكرانه از سوي ايران است؛ ديپلماسي كه نه در واكنش، بلكه در پيشدستي سياسي معنا پيدا ميكند. اما پرسش اساسي اين است كه «ابتكار در سياست خارجي» دقيقاً به چه معناست؟ چگونه ميتوان از ظرفيتهاي ديپلماتيك بدون عدول از اصول كليدي سياست خارجي يك كشور استفاده كرد؟
براي بررسي اين موضوع با جاويد قربان اوغلي، سفير پيشين ايران در آفريقاي جنوبي و تحليلگر روابط بين الملل گفتوگو كرديم.
امروز در حالي موضوع «مذاكره» در فضاي نخبگاني، رسانهاي و افكار عمومي مطرح ميشود كه مولفههاي اين اقدام ديپلماتيك به هيچ عنوان با شرايط پيش از بامداد ۲۳ خردادماه قابل مقايسه نيست؛ در صورت شكلگيري مجدد ميز مذاكره، تفاوت ها را در چه ميبينيد؟
هرگونه مذاكره يا بهطور كلي هر نوع فعاليت ديپلماتيك، تابع شرايط است. اين شرايط تعيين ميكنند كه شما در مذاكره چه چيزهايي را روي ميز بگذاريد، چه مطالباتي داشته باشيد، چه امتيازاتي بدهيد و در برابر آن چه امتيازاتي بگيريد. در واقع، مبناي هر مصالحهاي، نوعي بدهبستان است و اين امر در حوزه ديپلماسي نيز صدق ميكند.
نكته دوم كه تقريباً براي همه روشن است، اين است كه شرايط امروز ما با قبل از ۲۳ خرداد متفاوت است. حتي شرايط ۲۳ خرداد با پيش از هفتم اكتبر ۲۰۲۳ نيز تفاوتهايي دارد. متغيرهاي بسياري تغيير كردهاند. نميخواهم دقيق بگويم كه همه اين تغييرات به ضرر ما بوده، هرچند در مواردي اينگونه است، اما واقعيت آن است كه توازن ايجادشده پيش از هفتم اكتبر، به دليل جنگ تقريباً دوساله غزه و تحولاتي كه در غزه، لبنان و بهويژه سوريه رخ داد، به هم خورده است. بايد بپذيريم كه بسياري از متغيرها جابجا شدهاند و توازن قدرت نيز دچار اختلال شده است. ناديده گرفتن اين تحولات، چه از سر عمد و چه از روي سهو، كمكي به خروج از بحران نميكند.
اما نكتهاي كه در دل پرسش شماست، به جنگ دوازدهروزه اخير بازميگردد. به اعتقاد من، رژيم صهيونيستي در اين جنگ اهدافي مشخص و بسيار حسابشده داشت؛ البته نه صرفاً اهداف نظامي، بلكه اهداف سياسي. از نظر من، اين رژيم با هدف پايان دادن به نقش ايران در معادلات منطقه وارد جنگ شد و احتمالاً در اين زمينه با برخي بازيگران ديگر نيز هماهنگ كرده بود.
برچسب: ،